دیدگاه روشن ( تحلیل - خبر - دیدگاه ها )

در این وبلاگ به نظرات دوستان و خبرها و تحلیلهای اتفاقات و تحولات و مباحث مختلف کشور و شهرستان بهبهان پرداخته میشود

دیدگاه روشن ( تحلیل - خبر - دیدگاه ها )

در این وبلاگ به نظرات دوستان و خبرها و تحلیلهای اتفاقات و تحولات و مباحث مختلف کشور و شهرستان بهبهان پرداخته میشود

قالیباف: فقر و دروغ جامعه را فرا گرفته است

 قالیباف: فقر و دروغ جامعه را فرا گرفته است.
آفتاب: محمدباقر قالیباف در نشست هم‌‌اندیشی و بررسی برنامه‌های حوزه سلامت، با بیان این که سلامت حق مردم است، افزود: «جامعه سالم و سلامتی حق مردم است و نه یک امتیاز و ما باید اجازه دهیم تا مردم این حق را از مسئولان مطالبه کنند
او ادامه داد: «شهروندان هنگامی‌ حق خود را مطالبه می‌کنند که نسبت به آن آگاهی داشته باشند.»
به گفته قالیباف مهمترین رسالت مسئولان بالا بردن آگاهی مردم است و هرچه آگاهی مردم بالاتر باشد جامعه سالم‌تر و اداره آن راحت‌تر است.
شهردار تهران افزود: «اگر فقر، دروغ، نفاق، بداخلاقی و مشکلات اقتصادی اکنون گریبان گیر جامعه ما شده است نتیجه نبود آگاهی جامعه نسبت به این موضوعات است.»
وی افزود: «اگر در غرب فلسفه تشکیل حکومت‌ها ایجاد امنیت برای شهروندان است ما بر این باوریم که وظیفه اصلی حکومت آگاهی رساندن به جامعه است.»
قالیباف ادامه داد: «اگر مردم از حقوق شهروندی خودآگاه باشند تحول عظیمی ‌اتفاق می‌افتد و آن موقع احتیاج نیست کسی داد بزند که حفظ و ایجاد سلامت در جامعه تنها وظیفه وزارت بهداشت است.»
شهردار تهران در ادامه به وظیفه شهرداری‌ها اشاره و تصریح کرد: «مدیریت شهری باید کاری کند که کار مردم در محل زندگی و خانه‌شان حل وفصل شود و روح قانون اساسی هم به همین امر اشاره می‌کند.»

قالیباف را تخریب کنید اما امید مردم به آینده را از بین نبرید



ایران > سیاست  - منحرف کردن اذهان عمومی از تلاش شهرداری تهران برای رفع محرومیت از جنوب شهر تهران و رفع تبعیض میان شمال و جنوب پایتخت دلیل اصلی تلاش های تخریبگرانی است که امید مردم را نشانه گرفته اند .

عباس پازوکی : طی روزهای گذشته و به ناگهان حجم عظیمی از تخریب مدیریت شهری و شخص دکتر قالیباف شهردار تهران در برخی رسانه های خاص آغاز شد و این موج جدید از تخریب ها همچنان ادامه دارد.

اما واقعاً این روزها چه اتفاقی افتاده است که ناگهان تخریب گران به سمت قالیباف حمله می برند و شروع به تخریب می کنند ؟ همه ما می دانیم که همه این جارو جنجال های صورت گرفته بر سر اتفاق غیر فرهنگی اخیر در پارک حضرت ابراهیم(ع) که از طریق یک قرار فیس بوکی رخ داد ، ریشه اصلی جنجال ها نیست . چرا که کسانی که با پول های هنگفت جریان انحرافی گذران زندگی می کنند دلشان به حال فرهنگ این مملکت نسوخته است . آنان خودشان خوب می دانند بودجه های فرهنگی مملکت چگونه و کجاها هزینه می شود و چه کسانی در این سال ها به اسم فعالیت فرهنگی هم فرهنگ و فرهنگ سازی را تعطیل کردند و هم برخورد با بی فرهنگی را .

در واقع مشکل تخریب گران و هوچی ها با رخداد غیر فرهنگی نیست . چون آنها می دانند وظیفه شهرداری ساخت پارک است و تذکر نسبت به رعایت حجاب و انجام ندادن اعمال غیر فرهنگی از وظایف نهادهای دیگری است که اتفاقا با مانع تراشی همان ها این وظیفه قانونی مدتی است تعطیل شده است .  اما چرا به شهرداری تهران حمله می شود و حتی کوچکترین انتقادی از نهادهایی که متولی اصلی فرهنگ در این کشور هستند ، نمی شود ؟

واقعیت این است که مشکل آنها با بدحجابی و رفتارهای غیر فرهنگی نیست . بلکه مشکل آنها با عمران و آبادانی در تهران و بویژه تبعیض زدایی از جنوب و شمال شهر است . آنها می گویند شهرداری تهران پارک نسازد چون ممکن است بد حجاب ها به پارک بیایند . آنها می گویند شهرداری تهران اتوبان نسازد چون ممکن است چند نفر تند برانند و تصادف شود ، آنان می گویند شهرداری تهران در نیمه شعبان جشن برگزار نکند چون ممکن است در میان ده ها هزار خانم مومنه چند خانم بدحجاب هم در جشن حضور پیدا کنند . این بهانه گیری ها در واقع نشان می دهد که مشکل آنان چیست . چون اگر در جامعه بدحجابی است ریشه مشکل را باید در جای دیگری جست و جو کرد . اما اینکه عده ای دوربین به دست بگیرند و بگردند در میان یک جمع ده ها هزار نفره چند نفر خانم بد حجاب پیدا کنند و فریاد بزنند که مدیریت فرهنگی شهرداری فشل است مشخصاً رفتاری بیمارگونه است . چون اینها اگر درد دین داشتند آن خانواده های متدین را می دیدند نه آن چند خانم را . در ماجرای پارک جضرت ابراهیم (ع) هم اینها چندین سال حضور خانواده ها در این پارک و استفاده مشروعشان را ندیدند و ناگهان موقعی که تعدادی جوان معلوم الحال قرار فیس بوکی گذاشتند به جای بررسی ریشه های اصلی ماجرا به جان شهرداری تهران افتادند ! چرا ؟ چون شهرداری تهران این پارک را ساخته است !

 اما به نظر می رسد ریشه این ماجراها به یک عزم جدی چندین ساله بر می گردد . عزم جدی برای حذف قالیباف و شیوه مدیریتی قالیباف از عرصه مدیریتی کشور . شاید عده ای بپرسند چرا باید چنین عزمی از سوی عده ای وجود داشته باشد که قالیباف از عرصه مدیریتی کشور حذف شود ؟

برای پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی ویژگی های شخصیتی و مدیریتی قالیباف هستیم . او مدیری است ارزشی ، بسیجی ، جهادگر و در عین حال کارآمد . قالیباف نماد جمع شدن مدیریت ارزشی و کارآمد است و این برای خیلی ها سخت است . خیلی هایی که مدیریت کارآمدی ندارند و یا در دوران مدیریت شان ارزش ها زیر سوال رفته است نمی خواهند برای مردم یک سنگ محک از نمونه مدیریت موفق ارزشی و کارآمد وجود داشته باشد .

برای همین است که همزمان با افتتاح 120 پروژه در جنوب شهر تهران ناگهان با هزینه های هنگفت پوسترهای " مرگ بر قالیباف " منتشر می شود و بر دیوارهای جنوب شهر نصب می شود . حالا چرا شعار نویسی و شب نامه پراکنی در جنوب شهر تهران ؟! مشخص است که عده ای از اتفاقات رخ داده در جنوب شهر تهران از جمله طرح های عظیمی چون بوستان ولایت ، پل جوادیه و صدها طرح بزرگ عمرانی در جنوب شهر و محرومیت زدایی از این منطقه ناراحت اند . از دید این افراد مردم جنوب شهر که در سال های مدیریت قالیباف شاهد تلاش پیگیر و منسجم مدیریت شهری برای " رفع تبعیض میان شمال و جنوب شهر " بوده اند نباید به آینده امیدوار شوند .

منحرف کردن افکار عمومی از تلاش شهرداری تهران برای رفع محرومیت از جنوب شهر تهران و رفع تبعیض میان شمال و جنوب پایتخت دلیل اصلی تلاش های تخریبگرانی است که امید مردم را نشانه گرفته اند . کسانی که ادعای ولایتمداری می کنند اما از امیدوار شدن مردم به آینده نگران اند و دائم دنبال راه انداختن یک جنجال سیاسی هستند تا مسائل اصلی کشور در گیرو دار مسائل فرعی و دست چندم گم  شود .

اما این یک واقعیت است که این گروه های افراطی که شکم هایشان از مال بیت المال سیر است و به مدد برخی رانت خواری های سال های اخیر فراموش کرده اند کجا بوده اند و به کجا رسیده اند تمام تلاش شان این است که مردم تهران را از آینده ناامید کنند . غافل از اینکه تهران نشینان با شعار و تبلیغات امیدوار یا ناامید نمی شوند . گذشت آن دوره ای که عده ای سعی می کردند با حلوا حلوا کردن دهان مردم تهران را شیرین کنند . گذشت آن دوره ای که عده ای سعی می کردند با برخی ظاهرسازی ها نظر مردم را جلب کنند . اکنون مردم هوشیار و متدین تهران به خوبی می دانند که " به عمل کار برآید " پس عمل مدیران را می بینند .

البته این هم از تلخی های داستان اخیر است که عده ای درک نمی کنند که قالیباف بخشی از همین نظام است و کارنامه او در واقع کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه مدیریت شهری پایتخت است . از نظر نگارنده این سطور حامیان قالیباف نیز بر این عقیده اند آنچه در تهران صورت می گیرد کارنامه پر افتخار نظام جمهوری اسلامی است و البته افتخار می کنند که قالیباف به عنوان یک مدیر بسیجی که از عرصه جهاد و شهادت پا به عرصه مدیریت گذاشته است توانسته  سهم خوبی در ارائه این کارنامه داشته باشد . وقتی نگاهمان به مدیران کشور این باشد که اینها مدیران نظام هستند و بازی را بزرگتر و با دیدی واقع بینانه تر نگاه کنیم حتما درک خواهیم کرد هرگونه سیاه نمایی علیه مدیران کشور به بهانه های سیاسی و انتخاباتی بازی در زمین دشمن است. این موضوع درباره همه مدیران کشور مصداق پیدا می کند . ما حق داریم مدیران کشور را نقد کنیم ، اما حق نداریم سیاه نمایی کنیم وامید مردم را از بین ببریم . از بین بردن امید مردم در واقع جفا به اصل " نقد" و ضایع کردن حق نظام و ملت است. حق نداریم به بهانه انتقاد سیاسی به احمدی نژاد عملکرد دولت جمهوری اسلامی ایران را که در بسیاری از زمینه ها انصافاً خدمات خوبی ارائه داده است زیر سوال ببریم و سیاه نمایی کنیم . حق نداریم به بهانه انتقاد سیاسی به شخص علی لاریجانی علیه مجلس شورای اسلامی را که عصاره فضائل ملت است سیاه نمایی کنیم. حق نداریم به بهانه انتقاد به آیت ا... آملی لاریجانی خدمات دستگاه قضایی کشور را زیر سوال ببریم .

اما نکته تاسف بار این ماجرا این است که عده ای نمیخواهند درک کنند مردم از درگیری و دعوا خسته شده اند و تلاش برای از میان بردن امید مردم بازی کردن در میدان دشمن است . اگر واقعاً کسی عاقلانه به تحولات جهانی و منطقه خاورمیانه بنگرد به خوبی می تواند درک کند دلسوزی برای نظام و مردم این است که مدیران با کارشان و رسانه ها با اطلاع رسانی درست شان " امید " را در دل ملت زنده نگهدارند . از اینرو به نظر نگارنده تخریب قالیباف هر چند اقدامی غیر اخلاقی است ، اما تلاش برای از بین بردن امید یک ملت ظلمی نابخشودنی است که باید نسبت به آن هوشیار بود . می توان در برابر تخریب یک شخصیت حتی شخصیت ارزشمندی مانند قالیباف صبوری به خرج داد و سکوت کرد اما واقعاً نمی توان نسبت به سیاه نمایی ، رفتار غیر اخلاقی و تلاش برای از میان بردن امید یک ملت به داشتن آینده ای روشن و بازی در زمین دشمنان  اسلام و ایران سکوت کرد.


همشهری انلاین


تخریب اقای قالیباف!!!

تخریب اشخاص مختلف توسط جریان انحرافی یا جریانی انحرافی؟

مدتهاست که چنین گفته هایی از سیستم تشکیلاتی و شخصیتهای حکومتی در ابعاد وسیعی چه تبلیغاتی و چه احساس خطر شنیده شده است. جریان انحرافی را بررسی و تحلیل کنیم به افراد مشخصی همچون اقای مشایی و یا اقای بقایی میرسیم.اهداف چنین جریان و افکار هرچه باشد در بعد ارزش گزاری و چگونگی اجرای اهداف این گروه به این مهم میرسیم که این جریان کاملا سیاسی و ابزارهای انها کاملا سیاسی و استفاده از پیچیدگی های خاصی هستند که در جهتی نیز این کارها رو مشابه فراماسونرها تشبیه میکنند.اما چرا این جریان و افراد پشت پرده این جریان هم در بعد انقلاب و نظام به دنبال اهداف خود هستند و هم در بعد تخریب و مقابله با نظام و شخصیتهای نظام؟

اصول سیاست در تاریخچه سیاسی بسیاری از کشورهای صاحب قدرت و سیاست نشان میدهد که اینگونه از گروه ها بجز اینکه افراد حقیقی و شناخته شده اهداف رو دنبال میکنند شخصیتهایی نیز هستند که هیچگونه شناختی یا انتظاری از انها نیست در پشت پرده سیاسی ( درواقع بازیچه بودن سیاسی این گروه ها ) اهداف خاص خود رو پیاده میکنند.

در این چاه یک تناب وجود دارد که این تناب نجات هر کسی را نجات نخواهد داد و درواقع نجات افراد به شخص در دست داشتن سر تناب بستگی دارد.

تخریب شخصی مانند اقای قالیباف که کارنامه سیاسی و وجه شخصیتیش کاملا روشن است و با خدمات و افکار میانه و سازنده جز شخصیتهایی هستند که به نظر من بیشتر که بدنبال ریاست یا قدرت باشد به دنبال راضی کردن گروه های مختلف مردمی و سیاسی و وارد نشدن به فضای تندی و تخریب و درگیری هستند و هر چه بیشتر به جلو میریم شخصیت مطلوب و صاحب احترام ویژه و متشخص مردمی و سیاسی ایشان نمایان تر میشود.

به نظر من باید جریان انحرافی رو از جریانی انحرافی که شخصیتهای نظام رو مورد حمله و توهین و توهمت های بی پایه و اساس قرار میدهند جدا دانست.

گروه و افرادی که در تهران و حتی سطح کشور و رسانه های خارجی ایشون رو مورد هجمه تخریب و توهین گرفته اند باید بدونن که همیشه در کشور ما نشان داده شده است که هرچه بیشتر شخصی رو تخریب و مورد حمله قرار بدهند اون شخصیت دارای وجه مطلوب تر و محبوب تری در سطح جامعه قرار میگیرد و ایشالا که این چنین افراد قابل احترام و انقلابی و مردمی به جایگاه واقعی خودشون تو ملت برسن...



مرگ بر قالیباف؛ تا برکناری شهردار گران فروش!

مرگ بر قالیباف، شهردار ریاکار، گران فروش، روباه پیشه، شهردار عوام فریب. اینها متن اعلامیه ها و شب نامه‌هایی است که در مناطق جنوبی شهر تهران و همزمان با افتتاح برخی پروژه های شهرداری توزیع شده و به در و دیوار شهر چسبیده است ، با نام مجهول و هویت پنهانی !
فردا نیوز/ پرده‌ها افتاده و حجاب‌ها دریده شده که این چنین بی‌محابا و لجام گسیخته ناسزا می‌گویند و شعار مرگ بر سر می‌دهند؟ اینها همه از احساس ترس است، از احساس ناتوانی در روبرو شدن با واقعیت‌ها، آنهایی که شکستی ذهنی را از همین الان باور کرده‌اند، شکست در کارزاری که هنوز چیزی از آن معلوم نیست و ...

به گزارش «فردا» پس از گرد و خاک خبری و همراهی رسانه‌های حامی دولت و جریان انحرافی بر سر تخریب وجهه محمدباقر قالیباف، شهردار تهران با موضوعاتی نظیر ترویج ابتذال و بی‌بندباری در برنامه‌های فرهنگی، بی‌توجهی به ارزشها، ریخت و پاش مالی و ... این جریان توفیق در این رویکرد غیر اخلاقی را در انتشار فحش نامه‌ها، شعارنویسی، انتشار اعلامیه های در مناطق جنوبی شهر تهران دیده است که فعالیت‌ها و پروژه‌های شهری در آنها متمرکز شده است.




مرگ بر قالیباف، شهردار ریاکار، گران فروش، روباه پیشه، شهردار عوام فریب و ... اینها متن اعلامیه ها و شب نامه هایی است که در مناطق جنوبی شهر تهران و همزمان با افتتاح برخی پروژه های شهرداری توزیع شده و به در و دیوار شهر چسبیده است ، با نام مجهول و هویت پنهانی !


آنها که یک شبه ارزشی و حزب اللهی شدند

یکی از اصلی ترین رویکردهای جریان تخریبی علیه قالیباف در ایام اخیر، روبرو نشان دادن قشر مذهبی ، حزب اللهی‌ها و افراد ارزش مدار جامعه با منش، گفتار و رفتار شهردار تهران است، قرار و مدار عده‌ای جوان غافل و آب بازی مختلط در یکی از پارک‌ها، حضور عده‌ای بدحجاب در جشن‌های شعبانیه و انتشار اخبار و عکس های اغراق آمیز از آن و اینکه مدیریت شهری پایتخت و شخص شهردار مسئول همه این اتفاق‌ها است از جمله موارد از این دست بوده است.

از دید این جریان، قالیباف اصلی ترین مسئول بدحجابی و همه فعالیت‌های خلاف عفت عمومی است، در این کشور دولت و نیروی انتظامی و ده‌ها وزارت خانه و ارگان و سازمان بزرگ و کوچک وجود ندارند و هر چه هست از بدحجابی و فسادو فحشا زائیده مدیریت فرهنگی شهر است، و اینجا است که کارگران و کارمندان شهرداری باید بروند جلوی بدحجابی در پارک‌ها را بگیرند.

این جریان تخریبی که بر حسب موقعیت، ظاهری مذهبی، حزب اللهی و ارزشی به خود می گیرد با پاک کردن دولت و جریان انحرافی در ترویج لیبرالیسم فرهنگی و حمایت از جشنها و مراسم‌ها و چهره‌های بی بند و باری سعی دارد اذهان افکار عمومی را از سوال در مورد اظهارات و عملکرد مسئولین دولتی در زمینه حجاب و عفاف باز دارد ، چنانچه اگر جز این بود حتما می‌پرسیدند که چرا رئیس جمهور ارزش مدار مورد نظرشان ظاهر جوانان و حجاب را مسئله اصلی نمی‌داند؟ چرا به دفعات جلوی برخورد با پدیده بدحجابی در جامعه را گرفته است، در گفتگوی زنده تلویزیونی پلیس را به باد انتقاد می گیرد و در عصر پرچمداری فرهنگی جریان انحرافی در شاکله دولت حتی از خط قرمز های دولت‌های قبلی هم فرسخ ها عبور شده است؟




آنها از جنوب شهر می ترسند

قالیباف عوام فریب است، پروژه‌ها تبلیغاتی است، این پروژه‌ها را فامیل‌هایشان اجرا می‌کنند و ... همه این حرف و حدیث ها از زمانی مطرح شده است که پروژه های شاخصی در سالهای اخیر چهره جنوب شهر تهران را از منطقه‌ای محروم و فقیر به منطقه ای برخوردار و توسعه یافته تبدیل کرده است.

اینها در شرایطی است که علیرغم هم صدایی مدیریت شهری تهران با مطالبات رهبر انقلاب در زمینه تحقق عدالت در جامعه ، پروژه هایی نظیر تونل توحید، پل جوادیه، بوستان ولایت، BRT ، بزرگراه های مختلف ، مجموعه های فرهنگی و اجتماعی و ورزشی متعدد و ... که در جنوب شهر احداث شده اند به محلی برای تخریب، تهمت و نمایشگاهی از بداخلاقی های رسانه ای جریان مذکور مبدل شده است.

این جریان که خود زمانی سابقه حضور در شهر تهران را داشته است به خوبی به محرومیت های مناطق جنوب پایتخت آگاه است، مردم جنوب شهر را می شناسند و می دانند که هرکس قدمی برای آنها بردارد چه پاسخی را دریافت می کند، مدیریت جهادی پایتخت هم در راستای خدمت به همین مردم است که پروژه های مختلف شهری را در این پهنه شهر متمرکز کرده و کارامدی در اجرای این پروژه ها ترس این جریان تخریبی را به دنبال داشته است.




با اینکه خیلی زود این جریان بازی را به آخر کشانده و از ترس از شکست از همین حالا حرف های آخر را سر داده است ولی باید گفت این تخریب‌ها پایانی ندارد، آنها از فرصتی استفاده می‌کنند و از هر مکانی برای انتشار تهمت‌ها و دروغ‌های غیر اخلاقی بهره خواهند برد حال بخواهد آنجا خیابا‌ های اطراف دانشگاه تهران و نمازجمعه باشد یا بوستان ولایت و مسجد و مترو ...
در آخر لازم به یادآوری این جریان قبل ازانتخابات سال 1388 نیز خبرسازی می‌کردند که قالیباف همه کارها را برای کاندید شدن انجام می‌دهد. در حالی که چنین اتفاقی روی نداد. و فقط رو سیاهی برای دروغ پردازان ماند.

کمی آرامتر !!!

سخنی با قشر به ظاهر زیبا سخن و متشخص و حاکم حکومتی شهر بهبهان

سخن وری زیباست...
چنین گفتاری زمانی اهمیت دارد که واقعیت و قابلیت ارزش گذاری داشته باشد.و خدا رو شکر میگویم که با دنبال کردن هرچند کم ولی شفاف و بدون پرده واقعیت های تلخ و سخن وریهای مزحکی را مشاهده کردم که...
من نیز به مانند بسیاری از همشهری هایم بهبهانی و شهر و مردم عزیزش را دوست دارم. چه به بدی و چه خوبی و چه با انتقاد و چه با قبول واقعیت ها. همه بهبهانی ها را در اکثریت چپ و مخالف میشناسند و باور دارند. چه این واقعیت درست باشد و چه نادرست باید درود فرستاد به چنین حقانیت و مصمم بودن در تشخیص واقعیت از طرف چنین مردمی که هیچگونه خوبی از طرف حاکمان شهر ندیده اند.
حرف هایی میشنیدم درمورد آقایی که بسیار طنزگو و با جذبه سخن گو و تحصیلات بالا و یکی از بزرگ شهر بود. انتقادها میشنیدم و حتی حرفای تند ولی باورش سخت بود.به نظر شخصیتی جالب می امد!چنین بیوگرافی حتی بدیها هم خوبیهایش را کم ارزش نمیکرد.واقعا او کیست؟
شخصیتی دیده می شد که گویای زشتی و ناپاکی و خوبیهایی بودند گرچه عده ای بودند فواید وجود این شخص را به رخ میکشیدند. هرچند غریبه بود ولی مثل اینکه باید آشنایی با او را چه بر اجبار پذیرفت.واقعا او کیست؟
استاد عزیز حال شما خوب است!استادی که خیلی متشخص و نجیب (بمیرن خدا ) و اخر تحصیلات.ناگفته نماند گویا قرار بوده است دوره ای رییس دانشگاه نیز شوید. چنان از شخصیت ریز شما با خبرم که وقتی تدریستان را با ان حرفهای تحریف شده از انقلاب و دروغ پردازیهای شما از تاریخ سیاسی مشاهده کردم اهی کشیدم و دندان فشردم که حیف نمیتوان حرفی زد. واقعا او کیست؟
سلام حاج اقا!التماس دعا! نماز جماعت را پشت سر او خواندم و عرض ارادتی نیز فرمودم. با سخنانش تمام مخالفان را در خانه حبس و با تهدیدهایش... . با گفتاری نیک پنداری نیک در قشر حزب اللهی شهر و در بین نمازگزاران افکنده است( کمی ارام تر شیخ ).ناگفته نماند گروهی را نیز از صالحین حول خود جمع کرده است و جهت مقابله با فتنه هماهنگ میکند. واقعا او کیست ؟
چاکر فرماندار عزیز و شهردار و ... و اساتید مثلا مستقل اصول گرا و کلیه هیات مذهبی نیز هستم.
فرمانده کل عزیز نیز جا ماند که عذرمیخواهم سردار.
اسم اولی را خواهم اورد که بداند بهبهانی ها هنوز به چنین افراد اهمیت نمیدهند. دکتر سالاری!!!
البته بگذار بگویم توهینی نکردم گونه ای از حرف خودتان را در جلوی خودتان پذیرا کردم. نمک میخورید نمکدان میشکنید دکتر! در بهبهان جلوی بهبهانی به منتقد (بهبهانی ها) توهین میکنید با منطقی کلیشه ای و سفسطه کردنی که بهبهانی جماعت سال هاست با همین به شما و امسالتان بی توجه هستند! بخدا دروغهایتان بیشتر قابل پذیرش است تا حرفها و منطقی که با آن بهبهانی را به نقد آن هم یکطرفه میکشید. همه بهبهانی های بزرگ و ریش سفیدان کاملا از زندگینامه شما باخبرند و چطور رسیدن به این مقامها و اعتبار شخصیتی کاملا روشن است.
لطفا کمی فرهنگ سیاسی و اخلاقیات را رعایت بفرمایید. دست بردارید از تخریب و سفسطه کردن و موازی کاری هایی که همه میدانند تبلیغات است.ان هم جلوی غریبه ها...

یادمان نمیرود قرار بود با کارکنان متخلف دانشگاه برخورد کنید.و...

دکتر با این چنین حرفها شایعه ورود به انتخابات را هم را انداخته اید؟!!!...

چاکر اندامتان (کت دسته دوم)

در ادامه بیشتر با شخصیتهایی که شایعه ورود به انتخابات دارند اشنا خواهید شد.

ارسال شده توسط محمد

انتخابات بهبهان ۲ (فضا)

با سلام
در حالی که افکار جمعی در بهبهان همه بیتفاوت به سمت انتخابات می رود حقیقتی تلخ و دل ازرده همراه مردم کشیده می شود که این شهر روز به روز چه با انتخابات و چه بی تفاوت به آن هیچ پیشرفت یا هیچ گونه بار ارزشی یا پتانسیلی که امکان موفقیتی داشته باشد در این شهر نیست. به دور از اثبات و منطق صحیح بودن چنین افکاری ، نامیدی و ترکی است که دیواره های سنتی و بافت فکری بهبهان رو در بر گرفته و باعث خواب الودگی فکری و فرار قشر نخبه و با تحصیلات و شخصیت های سازنده این شهر شده است.
این شهر به سمت شلوغی و گذری به بی فرهنگی اجتماعی و غرق در اقشار و افکاری کلیشه ای شده است. به دلیل گسترش روز به روز و پذیرش بالای دانشگاهی و هجوم فرهنگی منفی و متفاوت برون شهری و نبود خلاقیت و حتی کوچکترین تغییر و پیشرفتی ، بافت سنتی و فرهنگی این شهر شدیدا دچار سردرگمی و احساس محاصره فرهنگی منفی شده است.
در حالی که به ظاهر شخصیت های دلسوز چه بومی بهبهان و چه غیره با علم کردن کارهای مفید و انتقادهای بی ارزش و تبلیغاتی سعی در به ظاهر نشان دادن مقصر بودن خود مردم را دارند باید سوالی پرسید که آیا ایجاد چنین ذهنیتها و افکار نادرست توسط چه عامل و عواملی ایجاد شده اند؟

و سعی کرد در جهتی حرکت کرد که در هر صورت بهبهان در گذر صحیح و پیشرفت قرار گیرد.


انتخابات بهبهان؟

انتخابات بهبهان؟

شهر بهبهان در استان خوزستان یکی از مهمترین شهرهایی است که انتخابات آن با حرف و حدیثها و حاشیه های سنتی و در چند دوره ای با گونه های جدیدی از مسائل پیچیده انتخاباتی همراه است.شرایط جغرافیایی و بافت اجتماعی و قومیتی باعث شده است انتخابات با سه گروه تحریم کننده ، قومیتی و حزبی و در شکلی شخصیتی همراه باشد. انتخابات مجلس این دوره شدیدا تحت تاثیر اتفاقات دوره قبلی قرار گرفته و مسائل پشت پرده شدیدا سیاسی برای کاندیداتوری در حال انجام است.

نظرات بسیار گسترده و در هر گوشه ای از بزرگان شهری نظرات متفاوتی وجود دارد.نظرات تا به حال حول سه مسئله شرکت کردن یا نکردن نماینده حال حاضر این شهر است و حاضر شدن رقیبی قابل قبول ( که نظرات متفاوت و پیچیده است ) و احتمال شرکت کردن کاندیداتوری که اصلا بهبهانی نیست و کاملا مثل نماینده حال حاضر این شهر غریبه خواهد بود هست.

در ادامه به نظرات متفاوت و جزییات بیشتری از حاشیه ها می پردازیم.



با تشکر از دوستانی که برای فعالیت و راه اندازی دوباره وبلاگ با من همراه شدند...


مدیریت وبلاگ علی

یک بازی ناشیانه و با روشن شدن پشت پرده سیاسی

یک بازی ناشیانه و با روشن شدن پشت پرده سیاسی

انتقادات خارجی با انتقادات داخلی جواب داده میشود.سرخوردگی و عصبانیت یا حقیقت و منطق؟



 بعد از جملات و حرفهای کاملا ساده و روشن اقای احمدی نژاد و انتقاد از عکس العمل سیاسیون امریکا و چگونگی وقوع حادثه 11 سپتامبر در صحن سازمان ملل و در مقابل دولی که به عنوان مخالفان جمهوری اسلامی محسوب میشوند خصوصا امریکا.به سادگی قابل درک است به دلیل عصبانیت و شکست تبلیغاتی و  انتقادات و سرخوردگی در بین سیاسیون و ملت امریکا و همچنین اثرات مثبت مباحث مطرح شده از سوی اقای احمدی نژاد در سطح خاورمیانه و مسلمانان و حقانیت و منطق توضیحات داده شده از تروریست و جنگ طلبی ناتو و امریکا اقای اوباما و مشاورانش به دنبال پیچوندن جو نامناسب و با جبهه مظلوم نمایی کشته شدگان و تلخی حادثه 11 سپتامبر و استفاده از مخالفان جمهوری اسلامی قصد بازگشت به اقتدار و حمله به نظام و دولت جمهوری اسلامی ایران را دارد.جالب توجه هست که دقیقا بعد از سخنرانی اقای احمدی نژاد و محکومیت کلیه اقدامات به صورت شتاب زده و سریع در جهت تهیه امکانات رسانه ای برای وارونه نشان دادن حقیقت و نظرات مطلوب اهداف شتاب زده سیاسی حاصل از عصبانیت انجام میشود.
اول از همه شتاب زده با دروغ ساختگی درخواست و پذیرش مصاحبه شبکه بی بی سی فارسی که به وضوح و سادگی میتوان از مصاحبه و گفته های مسئولان و مجری برنامه برای عادی نشان دادن همه چیز رو متوجه شد برای جلب نظر و توجه افکار عمومی استفاده میشود.
در حرکت دوم مطمئنن نیاز است افکار و ذهن افراد رو به ضعف ها و نظرات منتقدان نظام و دولت جمهوری اسلامی متوجه ساخت.کاری که خائفانه و البته بسیار حرفه ای در دست انجام است.در برنامه ویژه و گزارش ویژه که از سوی این شبکه در طول ساعات فعالیت دیروز این شبکه پخش شد چند نکته وجود داشت.
اول از همه اماده کردن مخالفت و در واقع به وضوح دعوت به مخالفت گروههای مخالف دولت و نظام هست.
دوم اینکه بی طرف بودن و اهداف وجودی رسانه ای که قبلا بارها از سوی مسئولان و دست اندرکاران این شبکه ذکر شده بود کنار گذاشته و با گفتاری کاملا تابلو و چیزی که مردم اون رو به مثال >> حرف رو توی دهن کسی گذاشتن << ذکر میکنند که البته به صورت وضوح در شبکه بی ارزش و غیر حرفه ای صدای امریکا قابل مشاهده است سعی داشته مهمان برنامه که اتفاقا در داخل کشور بود رو در مقابل نظر مطلوب و اهداف دنبال شده از سوی پشت پرده سیاست تعیین شده قرار داده تا فرد رو به اذعان منفی بودن و مخالفت با حقیقت بکشانند.شیوه تحلیل مسئولان این شبکه واقعا تاسف برانگیز بود. البته چیزی که از اب درامد کاملا مشخص کننده نکته ذکر شده بود.
چیز دیگه ای که قابل توجه و تعجب است اینکه درحین مصاحبه و نظرات اشخاص و تحلیلها بارها مشاهده شد که مسائل و انتقادات و حالا ضعفهای درون کشوری ذکر و مطرح میشد که اصلا ربطی به مسئله انتقادات اقای احمدی نژاد و مسئله پیش امده نداشت.و مشخص بود کاملا شتاب زده و عجیب همه چیز رو به طرف جنبش سبز و مخالفان درون کشوری نظام و دولت انعکاس میدادند و اونها رو با هدفی خاص ملت و یا اکثریت اشاره میکردند که باید عکس العمل و واکنشی برای مخالفت با اهداف نظام انجام داده و در مقابل نظام قرار بگیرند.که این نکته مهم از چند جهت قابل برسی و توجه هست:


1: این کار دخالت در مسائل داخلی کشور محسوب نمیشود؟

2: این کار باعث براه انداختن و عامل خشونت و درگیری نمیشود؟
3: ایا تریبون شبکه بی بی سی فارسی انتقال چگونگی و تعیین سیاست مخالفان نظام و دولت از بیگانه به داخل کشور نیست؟
4: ایا واقعا اهداف شبکه بی بی سی فارسی سیاستی تعیین شده از سوی چند کشور خاص نیست؟
5: چیزی که ساده است و در اول پست اشاره شد.انتقادات خارجی با انتقادات داخلی جواب داده میشود.سرخوردگی و عصبانیت یا حقیقت و منطق؟




توسط محمد علی همیار وبلاگ


یاد حاجی گله دار بخیر

با سلام




با فرا رسیدن ماه مرداد در بهبهان شاید عده اندکی به یاد ماه مرداد سال 87 افتاده که چگونه شخصیت آزاد اندیش و صالح و ذاکر اهل بیت حاج محمد جعفر گله دارزاده با چه اتفاق دردناکی و به سادگی جای خود رو در بین ما به احساسی غموار و پاک داد و برای همیشه و نابهنگام از میان ما پر کشید. از خود نامی پاک و دلداده و دلسوخته برای بهبهان و بهبهانی بر جای گذاشت و با عقاید پاک و حسینی بارها و بارها اخلاص و عشق و وفاداری حسینی خود را اثبات کرد.


و البته هزاران افسون از ناگفته ها و روشن نشدن این واقعه که چرا چنین فردی بی گناه و پاک اینچنین مبهم از بین برود و بعد از دو سال هیچ اقدام ماثر و شفافی برای حداقل روشن شدن و شناخت عاملان ان صورت نمیگیره. چه کسی مسئول ان همه بی لیاقتی و بی نزاکتیها و توهین ها از زمان وقوع حادثه و زمان تحت درمان و تا بعد از خاکسپاری بود.چرا باید چنین شود به چنین شخصیت پاک و دلسوز و حسینی؟

شادیم شورم نشاطم , عشقم از بنیاد برد
خواب بودم , همچو بخت خفته ام در خواب مست
بی خبر اهوی زیبای مرا صیاد برد اهوی زیبای مرا صیاد برد
در دلم جز دیدن روی او دیگر نبود - وای از این دنیا وای از این دنیا چو شیرین از شت فرهاد برد


دردی که در سینه حاجی گله دار بود بارها طاقت او رو در اواخر حیاتش به سر اورده و هر بار سنگین تر و غموارتر دلسوزی و احساسات خودش رو با بیانات و نوحه هایش به دید مردم نشون میداد.

روحش شاد و یادش گرامی باد


من مهر تو یا حسین به اسیان ندهم   این عشق به جان خریده ارزان ندهم
سوگند به مادرت که در لحظه مرگ   تا برگ امانم ندهی جان ندهم
عمریست اسیر عشق یاری کهنم   در سوگ فراق اوست ایین تنم
بی یاد حسین نمیسرایم سخنی -  بی یاد تو ( حاجی محمد جعفر ) هم نمک ندارد سخنی





برای شادی روح ان مرحوم فاتح و صلوات

چگونگی اهداف شبکه بی بی سی فارسی - تحریک یا ازاد

با سلام


جو زدگی جامعه رو نمیتوان به دروغ انکار کرد. تمام اختلافات در سطوح بالای جامعه و افراد زیر گروه جناح های درگیر و حاشیه باعث خستگی و سردرگمی در سطوح پایینتر شده است. چگونگی به وجود امدن همیشه مهم بوده و هست ولی چرایی مصمم بودن برای اختلال و بالا بردن درگیری و تنش بین دستگاهها و حریم فعالیت شخصیتها به قدری بزرگ و آشکار شده است که ذهن مردم رو با شایعه و اطلاعات نادرست پر کرده است. بعد از حرکتها و اتفاقات انتخابات دهم سیستم و تحرکات جالبی در خارج از کشور پدید امده که حس کردن و درک اون البته به سختی در شبکه خبری بی بی سی فارسی به روشنی دیده میشود.
تحرکات و اطلاعات کاملا سیستماتیکی با لحن و به طور ماهرانه در اختیار جامعه قرار گرفته میشود تا مردم رو اماده ذهنیت منفی و بدبینی تندی قرار بدهد.
البته که خبر و اطلاعات ازاد بهترین فضا و اگاهی بالا رو پدید می اورد. ولی اهدافی که بعد از انتخابات و خصوصا بعد از اتفاقات روز عاشورا که از سوی این شبکه به صورت کاملا زیرکانه دنبال میشه به دنبال سردرگمی و اختلاف و رودررو قرار دادن دو جبهه مردم و احساس انزوا و بدبینی درون جامعه از نظام و دولت و مجلس و ارگانها و شخصیتهای مسئول جامعه میشود.

رویکرد و محتوای برنامه های متفاوت در زمانهای مختلف و تغییر موضوعی و محتوایی بعضی از برنامه های این شبکه همراه با خبرهای تحریک امیز و در بعضی از مواقع اشتباه مطمئنا چهره و زات این شبکه رو روشن تر میکنه. امیدوارم اقای صادق صبا مدیریت این شبکه  به همون چیزی که ادعای وجودی این شبکه رو دارند ادامه کار رو نیز به همون چیزی که در اوایل گوش زد میکردند تغییر دهند.



تا بعد خدانگهدار



حد و اندازه - چرا بی تدبیری ؟

سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان



شاید روشن شدن حقایقی که از هر دو جناع باعث سوء استفاده بشه به سختی عرض مطلبی برای کسی باشه که نمیخواد بفهمه. ولی چنانچه مطلبی با سردرگمی و پیچیدگی همراه باشه بهترین عاملی که باعث روشن شدن و درک صحیح آن میشود گذر زمان باشه. گذری که باعث فکر بیشتر و فاصله گرفتن از کندی ذهن و تند روی بشه.

شاید کسی دوست داشته باشه به خاطر مسئله ای شخصی که حتی اون مسئله در پروسه وجودی خیلی مهم باشه خیلی از ارزشها رو کنار بزاره ولی همون شخص به هیچ وجه نباید خواسته هاش رو در وجهه جامعه و حتی سطح وجودی جامعه به حساب جمع گرایی و درستکاری قرار بده.

وضعیتی که در کشور ما با این چنین مسائل خاص و تقریبا شبیه به جنگ سرد به وجود امد حقایق و فضایی با سطح فکری و اخلاقی مناسبی رو فراهم کرد. این چنین فضا کاملا حساس و دچار پیچیدگی کاملا منحصر به فردی در جامعه شده که با وجود اینکه تقریبا جو متشنج و گرمی بیش از حد اختلاف ها کمی رو به سردی گراییده ولی در خلال پرده های اقشار و سطوح جامعه هنوز مباحث و مسائل کاملا برگرفته از بدبینی و منفی بافی وجود داشته باشه و باعث خوردگی از سطوح مختلف جامعه بشه.

مطمئنا این جو کاملا باعث سوء استفاده از سوی کسانی خواهد شد که به دنبال اهداف مخرب و به هم ریختگی در پیوستگیهای موجود در فرهنگ و اخلاق جامعه ملت عزیز ماه خواهد بود.


باید قبول داشته باشیم که هر چیزی در موقع و به حد و اندازه و به جای خودش باعث نظم و تشکیل نظامی بر پاییه قانون گرایی و امنیت و پیشرفت خواهد شد.



تا بعد موفق و پیروز باشید...




مقدمه بر شروع


سلام عرض میکن به همه دوستان و بینندگان


هر چند دوره ای در خدمت وبلاگ نویسی و اطلاع رسانی بوده ام ولی بجا میبینم خودم رو معرفی کنم.
البته باید شرایط و وضعیت حال رو نیز در نظر گرفت.
من علی مدیریت چند وبلاگ که مهمترین اونا *** بود هستم.

مهم برا من برگشت بود به دنیای نت تا بتونم بار دیگه در خدمت همراهان عزیز باشم. اما ...
اما به صورت کاملا متفاوت و با تدبیر و البته مفید گرایی و جامع بودن است.


در این وبلاگ به نظرات دوستان و خبرها و تحلیلهای اتفاقات و تحولات و مباحث مختلف کشور و شهرستان بهبهان پرداخته میشه.
کشور و منافع ملت و نظام ما در وضعیتی حساس و نیازمند دقت فراوان است.و نیازمند آزاداندیشی و روشنفکری صحیح بدون تندی مخرب و جبهه گرایی بدون انعطاف نیز هست.


در ادامه روند فعالیت با وبلاگ بیشتر آشنا میشید و موضوع و محتوایی وبلاگ روشن خواهد شد. که باید عرض کنم در این راه به غیر از بنده دو دوست دیگر نیز وبلاگ رو مدیریت خواهند کرد. که در ادامه همه چیز روشن تر خواهد شد.

همچنین اینو باید عرض کنم که تاریخی برای آپدیت وجود نداره. هر موقع هر کدوم از دوستان تونستن وبلاگ آپدیت خواهد شد.
تا بعد خدانگهدار


به امید موفقیت